تنها زیستیم و تنها میرویم.
در کنار آنان که تنها آمده اند
تنها میزیند و تنها میروند.
گاه بر لبهامان از شوق آنان که هستند جامه لبخند میدوزیم
و گاه در حسرت آنان که نیستند رخت عزلت.
دلبسته چیستیم؟
دلخسته به کیستیم؟
زندگی شاید نقطه پایانی است که در میانه یک جمله کوتاه و گاه بلند.
زندگی شاید جستجوئی است در پی آنان که به ما میمانند وگاه آنان که دیگر مینمایند.
زندگی شاید یک دو امدادی است در جهتی مجهول که هرگز به میغات نمیرسد ولی هر لحظه بر توشه تجربه می افزاید.
زندگی شاید آغازی است از یک پایان.
زندگی شاید سفرصفری است که در ناباوری شروع میشود
– در هماوری ادامه میابد
و در نابودی پایان میپزیرد.
زندگی شاید...
پروانه فرید
No comments:
Post a Comment