عشق را تنها در خانه ی همسایه دیدن...
ردپایش را ز برف کوچه ها گاهی شنیدن...
قصه ی دلدادگی از گرد بگرفته کتب بیرون کشیدن...
سهم من اینست آیا...
از عشق ورزیدن؟
عشق را در خانه ی همسایه دیدن
تا به آن روزی رسیدن
که عصای رهرو کوری بدیدن
وآنگاه دانستن که آنانند
حتی...
آنان...
که نتوانند دیدن یا شنیدن...
قصه ی عشق را درخانه ی همسایه حتی...
پرده های پنجره گر چه همی بالا کشیدن...
آه خاموش...
آه بی دود...
بسوز پروانه،
بی شمع...
سهم تو این است...
سهم تو از دور آوای دهل گاهی شنیدن...
خوش باش اگر شرابی عشاق گه خوریدن
باشد که جرعه یی هم بر خاک راه بیختن
از قطره هاش گویی گاهی وزد نسیمی
سوی دل حزینم شاید همی وزیدن...
خوش باش از آن که عشقی در آسمان زند پر
پیچان چو گردبادی
بر گرد جان گریدن
آواز تند بادی
از آسمان شنیدن
گه گاه قطره اشکی
بر دامنی چکیدن
بغضی چو رعد طوفان
هم در گلو دریدن...
.......
آه ای خدای عشاق
آیا شنیده استی
زآن عاشقان که عهدی
با یکدگر ببستن؟
وآنگه به قهر و عصیان
آنرا زهم گسستن؟
از یکدگر بریدن؟
پروانه فرید
http://www.latelierpapillon.co.uk/
ردپایش را ز برف کوچه ها گاهی شنیدن...
قصه ی دلدادگی از گرد بگرفته کتب بیرون کشیدن...
سهم من اینست آیا...
از عشق ورزیدن؟
عشق را در خانه ی همسایه دیدن
تا به آن روزی رسیدن
که عصای رهرو کوری بدیدن
وآنگاه دانستن که آنانند
حتی...
آنان...
که نتوانند دیدن یا شنیدن...
قصه ی عشق را درخانه ی همسایه حتی...
پرده های پنجره گر چه همی بالا کشیدن...
آه خاموش...
آه بی دود...
بسوز پروانه،
بی شمع...
سهم تو این است...
سهم تو از دور آوای دهل گاهی شنیدن...
خوش باش اگر شرابی عشاق گه خوریدن
باشد که جرعه یی هم بر خاک راه بیختن
از قطره هاش گویی گاهی وزد نسیمی
سوی دل حزینم شاید همی وزیدن...
خوش باش از آن که عشقی در آسمان زند پر
پیچان چو گردبادی
بر گرد جان گریدن
آواز تند بادی
از آسمان شنیدن
گه گاه قطره اشکی
بر دامنی چکیدن
بغضی چو رعد طوفان
هم در گلو دریدن...
.......
آه ای خدای عشاق
آیا شنیده استی
زآن عاشقان که عهدی
با یکدگر ببستن؟
وآنگه به قهر و عصیان
آنرا زهم گسستن؟
از یکدگر بریدن؟
پروانه فرید
http://www.latelierpapillon.co.uk/
No comments:
Post a Comment